تنهـاییـ پرهیاهو

ای کاش که جایِ آرمیدن بودی

چیزهایی که باید به خاطر سپرد

زخم‌های آدم سرمایست حامد ، 

سرمایتو با این و اون تقسیم نکن 

داد نکش ، هوار نکش، 

آروم و بی سروصدا ، همه‌چیزو تحمل کن .


«شب‌ یلدا / کیومرث پوراحمد»

پ‌ن : این فیلم یکی از بهترین فیلمای ایرانیه که دیدم ، و این دیالوگ،با اون استحکامی که تو صدای پریا فردوسی موقع گفتنش هست ، یکی از بهترین دیالوگاش . کاش عمیقا به این جمله و درکش برسم !

۱ نظر

Do not forget

« آدم خوبی باش ولی وقتت رو واسه اثبات کردنش به دیگران تلف نکن »

این جمله رو باید درشت نوشت زد به دیوار رو به روی تخت ، صبح به صبح چشمت بیوفته بهش دلت گرم شه پاشی زندگی رو شروع کنی .

۰ نظر

بانویِ جان ... بانویِ دلتنگ

 

 

بیش از اینها آه آری

 

بیش از اینها میتوان خاموش ماند

میتوان ساعات طولانی

با نگاهی چون نگاه مردگان ثابت

خیره شد در دود یک سیگار

خیره شد در شکل یک فنجان

در گلی بیرنگ بر قالی

در خطی موهوم بر دیوار

میتوان با پنجه های خشک

پرده را یکسو کشید و دید

در میان کوچه باران تند میبارد

.

.

.

میتوان برجای باقی ماند در کنار پرده

 اما کور اما کر.

میتوان فریاد زد با صدایی سخت کاذب سخت بیگانه:

دوست میدارم.

میتوان با زیرکی تحقیر کرد

هر معمای شگفتی را

میتوان تنها به حل جدولی پرداخت

میتوان تنها به کشف پاسخی بیهوده دل خوش ساخت

پاسخی بیهوده

اری پنج یا شش حرف

میتوان چون صفر در تفریق و جمع و ضرب

حاصلی پیوسته یکسان داشت

.

میتوان چون اب در گودال خود خشکید

.

.

.

میتوان همچون عروسک های کوکی بود

با دوچشم ششه ای دنیای خود را دید

.

.

.

میتوان با هر فشار هرزه ی دستی

بی سبب فریاد کرد و گفت :

 آه ، من بسیار خوشبختم !!!!

 

فروغ فرخزاد .

پ.نوشت 1 : با صدای خودش ، پیشنهاد میشه شدیدا

پ.نوشت 2 : ...

 

چه بیهوده انتظاریست ...

پشت میز نشسته 

به روزهای نیامده فکر میکنم 

نگاهم از پنجره میگذرد

و مثل کبوتری زخمی به پرواز در میآید 

کمی دورتر

در چاه دودکش کارخانه ای سقوط می‌کند

آیا در این دنیا خبر خوشی نیست 

که مرا خوش‌حال کند ؟!

+ رسول یونان 

پ‌ن: در این دنیای خراب شده ، واقعا چیزی نیست که من رو سر ذوق بیاره ؟

سعدیِ دلتنگ

"گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی"

حس میکنم سعدی در زمان سرودن این بیت تمام بغض های دنیا را توی گلویش داشته و بعد از نوشتنش هم چند ساعت گریه کرده بوده .
۱ نظر

چهرازیا

پس کدوم رنگا قراره حال مارو خوب کنن؟

۰ نظر
About me
من فقط دلم می‌خواد چیزهایی که تو همون لحظه بهش فکر کرده‌ام رو بنویسم، و به قضاوت شدن فکر نکنم.شاید چند وقت بعدش کاملا نظرم تغییر کنه ، چون همه چیز مدام درحال تغییره ، و این زندگیه!
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان