تنهـاییـ پرهیاهو

ای کاش که جایِ آرمیدن بودی

من

 

احساس می‌کنم که مدت‌هاست نمیتوانم حسی را که واقعا و عمیقا لمسش میکنم بنویسم . احساس میکنم که از خودم فاصله دارم ، از وجودم ، از آنچه که درون من خودش را به در و دیوار میکوبد . نه میتوانم بنویسمش نه حتی میتوانم به آن فکر کنم . قبل‌تر ها خوشبخت‌تر بودم چون حداقلش میتوانستم دقیقا بگویم که چه احساسی دارم .

۰ نظر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About me
من فقط دلم می‌خواد چیزهایی که تو همون لحظه بهش فکر کرده‌ام رو بنویسم، و به قضاوت شدن فکر نکنم.شاید چند وقت بعدش کاملا نظرم تغییر کنه ، چون همه چیز مدام درحال تغییره ، و این زندگیه!
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان