تنهـاییـ پرهیاهو

ای کاش که جایِ آرمیدن بودی

آنچه یافت می‌نشود

 

امروز صبح رفته بودم بانک برای تمدید اعتبار کارتم ، و میدونین چی دیدم ؟؟ باورتون میشه؟

یه کارمند بانک خوش اخلاق !!! وقتی که منتظر بودم تا کارمو انجام بده و همون لحظه مشغول کار دیگه‌ای بود دائم بهم میگفت که الان کار شما رو انجام میدم و هی عذرخواهی میکرد که معطلم کرده ! بعد ازم پرسید کارمند کجام و گفت معلومه از شیفت داری میای انقدر خسته‌ای ! آخرشم برام آرزوی موفقیت کرد . میدونین چند وقت بود که از مردم این شهر یه رفتار درست حسابی ندیده بودم ؟ بعد از مدت‌ها این کارمند بانک تنها آدم غریبه‌ای بود که طوری با من رفتار نکرد که انگار مشکلات اقتصادی و وضعیت فاجعه‌بار کشور تقصیر منه ! به هرحال ، ممنونم ازش !

۰ نظر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About me
من فقط دلم می‌خواد چیزهایی که تو همون لحظه بهش فکر کرده‌ام رو بنویسم، و به قضاوت شدن فکر نکنم.شاید چند وقت بعدش کاملا نظرم تغییر کنه ، چون همه چیز مدام درحال تغییره ، و این زندگیه!
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان