تنهـاییـ پرهیاهو

ای کاش که جایِ آرمیدن بودی

Boundary

 

توی فیلم “on body and soul” یجا آخرای فیلم دختره تنها آهنگ مورد علاقه‌ش رو پلی میکنه و تو وان خونه‌ش رگشو میزنه و تو همون لحظه‌ها که از ترس و اندوه گریه‌ش میگیره یکی  بهش زنگ میزنه و چیزی بهش میگه که دختره هم دستشو میبنده میره بیمارستان و بعدش هم میره پیش طرف. اینطوری که تعریف کردم خیلی آبکی و دم دستی به نظر میاد ، ولی من از نظر روحی دقیقا تو همچین مرحله‌ی بوردر لاینی‌ام ! همینقدر روی مرز !

۰ نظر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About me
من فقط دلم می‌خواد چیزهایی که تو همون لحظه بهش فکر کرده‌ام رو بنویسم، و به قضاوت شدن فکر نکنم.شاید چند وقت بعدش کاملا نظرم تغییر کنه ، چون همه چیز مدام درحال تغییره ، و این زندگیه!
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان