تنهـاییـ پرهیاهو

ای کاش که جایِ آرمیدن بودی

رو به غروب

 

من جوری از نظر عزت نفس نابود شدم ، که دوست‌دخترهای جدید دوستهای قبلیم،یا اونایی که یه مدت بهم پیشنهاد میدادن رو که میبینم میگم وای این چقدر خوشگله ، این چطور قبلا  با من دوست بود؟ یا با این سلیقه چطور به من پیشنهاد داده بود ! در این حد تاسف برانگیز و خویش دوست ندار ! چی شدیم ما؟!

 

پی‌نوشت: وبلاگ عزیزم ، تو صمیمی‌ترین و تنها گوش شنوای شخصی ترین حرف‌های منی!اگرچه هیچ مخاطبی هم نداشته باشی، ولی ممنون که تو تموم این سالها بودی.

۰ نظر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About me
من فقط دلم می‌خواد چیزهایی که تو همون لحظه بهش فکر کرده‌ام رو بنویسم، و به قضاوت شدن فکر نکنم.شاید چند وقت بعدش کاملا نظرم تغییر کنه ، چون همه چیز مدام درحال تغییره ، و این زندگیه!
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان