تنهـاییـ پرهیاهو

ای کاش که جایِ آرمیدن بودی

نقطه،تمام

 

انگار که هزارساله باشی و بار هزارسال زندگی ، جنگ ، بیماری روی دوشت باشد و قد هزار سال شاهد گذر تاریخ و فراز و فرودهاش باشی و دلت سنگ شده باشه از ناملایمات . شبیه یک مرده زندگی میکنم . انگار که از گور برخواسته باشم و بدانم که به زودی به ان برخواهم گشت . هیچ ارزویی ندارم . هیچ چیز ذره ای شوق در من ایجاد نمیکند . انچه که میتواند تمام زندگی من را با آن تعریف کرد ، کلمه هایی مثل هیچ،خسته ، سیاه ... سیاه ...سیاه عمیق 

۰ نظر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About me
من فقط دلم می‌خواد چیزهایی که تو همون لحظه بهش فکر کرده‌ام رو بنویسم، و به قضاوت شدن فکر نکنم.شاید چند وقت بعدش کاملا نظرم تغییر کنه ، چون همه چیز مدام درحال تغییره ، و این زندگیه!
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان