تنهـاییـ پرهیاهو

ای کاش که جایِ آرمیدن بودی

به سان یک مطرود

 

نمیدانم وقتی کسی میگوید وقتی دیر به دیر شبکه‌های اجتماعیم را باز میکنم و هیچ پیامی ندارم ، چقدر غلومیکند و چقدر راست میگوید 

من ولی،مدت‌هاست که از طرف هیچکس پیامی دریافت نکرده‌ام ، کسی که حالم را بپرسد و مقصدش هم همین باشد که خبری از من بگیرد . اینطور زندگی کردم هم عجیب است. در سکوت و بی‌خبری ، انگار که وجود نداری اصلا 

انگار که سالها بود همه‌ی ارتباط‌هایت کشک بود ، هیچ بود ، هویچ بود.

۰ نظر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About me
من فقط دلم می‌خواد چیزهایی که تو همون لحظه بهش فکر کرده‌ام رو بنویسم، و به قضاوت شدن فکر نکنم.شاید چند وقت بعدش کاملا نظرم تغییر کنه ، چون همه چیز مدام درحال تغییره ، و این زندگیه!
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان