تنهـاییـ پرهیاهو

ای کاش که جایِ آرمیدن بودی

جلوه : نمود کردن، نیک نمودن ، نمایش


نزدیک یک سال و سه ماهه که پیج اینستاگرامم رو دی‌اکتیو کردم و انگیزه‌م برای اینکار این بود که با میل به شیر کردن همه چیز و تحسین شدن توسط دیگران مقابله کنم ، اینکه وقتی جایی عکس میگیرم،فقط و فقط به این دلیل باشه میخوام خاطره‌ی خوشش برام بمونه نه که به دیگران نشون بدم ببینین من رفتم سفر،رفتم کنسرت ، ببینین من دارم میخندم، من میتونم شاد باشم. میخواستم این جنون دیده شدن رو تو خودم خاموش کنم . حالا دارم فکر میکنم چقدر موفق بودم؟ اینکه پامو از سالن شو کشیدم بیرون، برای این بود که از شو آف خسته بودم ، یا واسه اینکه دیگه چیزی نداشتم که توی شو ارائه بدم ؟ الان چقدر دیده شدن برام مهمه ؟ و باید مقهورانه اعتراف کنم هنوز گاهی فکر میکنم نیاز دارم یک لحظه‌ی شادی رو به کسی نشون بدم . و بدتر اینه که تو این چندماهه اخیر خیلی کمتر عکس گرفتم انگار که دیگه دلیلی واسه ثبت جزئیات و قشنگی‌ها ندارم.

فکر میکنم هرچی که کمتر بخوای دیده بشی ، اصلا دیده شدن برات اهمیت داشته باشه ، آرامش خیلی زیادی با خودش میاره .این روزا خیلی دارم رو خودم کار میکنم که بیشتر از قبل میل به دیده و تحسین شدن رو در خودم  کم کنم.


About me
من فقط دلم می‌خواد چیزهایی که تو همون لحظه بهش فکر کرده‌ام رو بنویسم، و به قضاوت شدن فکر نکنم.شاید چند وقت بعدش کاملا نظرم تغییر کنه ، چون همه چیز مدام درحال تغییره ، و این زندگیه!
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان