تنهـاییـ پرهیاهو

ای کاش که جایِ آرمیدن بودی

Don’t get too close


گندمان بزنند که فقط بلدیم گند بزنیم به ذهنیت همدیگر! ما آدم‌ها مثل زنبور همدیگر را در کسری از ثانیه نیش می‌زنیم و بیشتر گندمان بزنند که همان بهره‌ایی که از زنبور می‌بریم هم نمی‌توانیم از هم ببریم ، ما حریص این هستیم که همدیگر را ازار بدهیم ، که همدیگر را ضایع کنیم و کاری کنیم حال خوب آدم‌ها برایشان مزه‌ی زهر مار بدهد ! 

برای همین من همیشه سعی کرده‌ام از هرکس که به نوعی فکر کرده‌ام آدم خاصی است فاصله بگیرم،  چون چیزی به عنوان خاص بودن وجود ندارد، خاص بودن زاییده‌ی فاصله‌است و به محض کم شدن این فاصله ، خاصیت‌ها کمرنگ و گندو گه‌ها بولدتر می‌شوند ! پس زنده باد این فاصله‌ی ارزشمند که لجن‌های وجودمان را درخودش پنهان می‌کند.


پی‌نوشت: حتی یکی از دلایلی که وبلاگ‌هایی که دوستشان دارم را در خاموشی می‌خوانم و تا حد امکان نظری نمی‌گذارم حفظ همین فاصله است ! ما در اینستاگرام قشنگیم ، در وبلاگ‌هایمان با فهم و شعوریم، در سه صندلی آن‌ طرف‌تر رستوران‌ها شاد و با فرهنگیم ، از نزدیک اما ، از نزدیک همه توی ذوق می‌زنیم ! کاش ناگهان یک نفر پیدایش شود و حال ما را گرفته تر از اینی که هستیم نکند ! باید به احترام این آدم کلاه از سر برداشت و ایستاده برایش دست زد بس که کاری کرده کارستان !

۱ نظر
پرهـ امـ
۱۷ آبان ۱۹:۰۱
از فاصله ی دور میگم که؛ دوباره ازون پست های خیلی دلچسب بود.

:دی

پاسخ :


ممنون ازت 
About me
من فقط دلم می‌خواد چیزهایی که تو همون لحظه بهش فکر کرده‌ام رو بنویسم، و به قضاوت شدن فکر نکنم.شاید چند وقت بعدش کاملا نظرم تغییر کنه ، چون همه چیز مدام درحال تغییره ، و این زندگیه!
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان