تنهـاییـ پرهیاهو

ای کاش که جایِ آرمیدن بودی

۱۸مهر


می‌نویسم اینجا که یادم بمونه ، حک شده تو سرم ، پاک نشه هیچ‌وقت از حافظه‌ام . که دیگه دلم نمی خواد هدف و آرزوم رو داد بزنم ، نمی‌خوام با دیگران شریکشون شم ، نمی‌خوام هیچکس حتی برای یک لحظه با خودش فکر کنه : چه خوش‌خیال ! 

می‌خوام واسه خودم نگه‌شون دارم ، براشون جون بکنم، هی شکست بخورم و دوباره از اول شروع کنم . داد زدن هدف و آرزو هیچ دردی از ادم دوا نمی‌کنه جز اینکه انرژی‌تو بگیره و مدام بهت یادآوری کنه : اگه نشه چی؟

About me
من فقط دلم می‌خواد چیزهایی که تو همون لحظه بهش فکر کرده‌ام رو بنویسم، و به قضاوت شدن فکر نکنم.شاید چند وقت بعدش کاملا نظرم تغییر کنه ، چون همه چیز مدام درحال تغییره ، و این زندگیه!
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان