تنهـاییـ پرهیاهو

ای کاش که جایِ آرمیدن بودی

7:44


زندگی در چشم برخی آدم‌ها خواب و خیالی بیش نیست.این گمان گاهی به من هم دست می‌دهد.وقتی آن مرز و محدودیتی را می‌بینم که پویایی و پژوهندگی آدمی اسیر حصار آن است.وقتی می‌بینم هدف همه‌ی سختی‌ها تامین نیاز زندگی‌ست و هدف این تامین نیاز باز به سهم خود افزودن بر روزهای همین زندگیِ سخت.یا وقتی می‌بینم دلخوشی آدمی به آن اندک دستاوردهای دانش و پژوهش بر توهم و تسلیم پایه دارد و از این حیث آدمی صرفا اسیری است که دیوار‌های سیاهچال خود را با تصویرهایی رنگین و چشم‌اندازهایی زیبا می‌آراید.


رنج‌های ورتر جوان / گوته / ترجمه‌ی محمود حدادی / نشر ماهی

About me
من فقط دلم می‌خواد چیزهایی که تو همون لحظه بهش فکر کرده‌ام رو بنویسم، و به قضاوت شدن فکر نکنم.شاید چند وقت بعدش کاملا نظرم تغییر کنه ، چون همه چیز مدام درحال تغییره ، و این زندگیه!
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان