تنهـاییـ پرهیاهو

ای کاش که جایِ آرمیدن بودی

روانِ سالمِ باقی نمانده

از بیداری فرار میکنم به خواب همش ، بعدازظهرا به شکل وحشتناکی خوابم میاد و با اینکه چندین ساعت میخوابم ، بعد از بیدار شدن باز هم دلم میخواد که بخوابم ، اما مشکل اینجا دوتا میشه که توی خواب هم همش  با خواب‌های استرس‌زا و تنش‌آورم درگیرم ! یعنی خواب و بیداری نداره،در کل توی یه جنگ روانی‌ام :/

۲ نظر
nobody
۲۲ اسفند ۱۴:۰۹
سلام و دورد
اگه احساس میکنی خسته هستی و واقعا خسته ای خب این حق رو به خودت بده که بخوابی، اونم بدون احساس بد از خواب، اگه هم واقعا خسته نیستی هم میتونه بخاطر کم خونی باشه ، ازمایش بدی بد نیست.

پاسخ :

سلام
بیشتر از خستگی جسمی ، روحم خسته‌ست که با خواب نمیشه برطرفش کرد شاید 
nobody
۲۲ اسفند ۱۴:۱۲
hollow
میدونم وقتی کامنت بسته هست یعنی نظر لازم نداره ولی
از ایمان دارم هر اتفاقی راه حلی داره، هیچ مشکلی در دنیا نیست که نشه اونو حل کرد فقط باید با دید باز بهش نگاه کنی

پاسخ :

اوهوم ، ولی انگیزه مهمه ، گاهی انقد انگیزتو ازت گرفتن که حسشو نداری مشکلتو حل کنی ، حتی نمیتونی با دید باز بهش نگاه کنی
About me
من فقط دلم می‌خواد چیزهایی که تو همون لحظه بهش فکر کرده‌ام رو بنویسم، و به قضاوت شدن فکر نکنم.شاید چند وقت بعدش کاملا نظرم تغییر کنه ، چون همه چیز مدام درحال تغییره ، و این زندگیه!
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان