تنهـاییـ پرهیاهو

ای کاش که جایِ آرمیدن بودی

دست پیش را نگیرید لطفا !

خب حتما ماجرای مجری محجبه و الگوی صدا و سیما را شنیده اید ! من معمولا راجب اینجور مسائل نظری نمیدم حتی جلوی دوست ها و آشناها و سکوت می کنم چون میدونم بالاخره سیل همه ی جریان ها تموم میشه و اصلا معتقدم به من ربطی نداره ! ولی خب بعد از شنیدن این خبر و سری که پیج این خانم زدم ، حس توهین به شعورم رو داشتم ! خانمی که تو شخصی ترین مسائل زندگیش یعنی دعوا با همسر سابقش رو در فضای مجازی پخش کرده !

و حالا که شرایط به نفعش نیست از همین فضای مجازی گله میکنه ! خانمی که با چادر مشکی ای که در کشور خارجی سرش کرده حجاب برترش را میکوبد توی سر ما ! لابد به محض شیر کردن عکس هم چادرو انداخته یه گوشه و به ریش امثال ما خندیده ! من قضاوت نمیکنم ولی سوالم اینجاست که

چرا ملت رو خر فرض میکنید خانم نامداری ؟ چرا میگویید من چادری هستم و میبالم به چادرم ! چرا برای سفت کردن جای پایتان در سیمای ملی ! و حفظ موقعیتتان به چیزی که نیستید تظاهر و مردم را احمق فرض میکنید ؟

خانم نامداری ، لطفا شما یک نفر حداقل دست پیش را نگیرید که پس نیوفتید ! شما از دخالت مردم در زندگی شخصی تان حرف نزنید ! فضای سبز شخصی تر است یا زیر سقف خانه یتان و دعوا با همسر سابق ؟

وقیح ترین ادم ها انهایی هستند که از بازی با شعور مردم  نان میخورند .

۲ نظر
ستاره
۰۵ مرداد ۲۳:۲۸
تقریبا یه هفته ی پیش توی شلوغی مترو، دختری رو دیدم حدودا 19 یا 20 ساله. ساده و بی آلایش داشت توی شلوغی مترو روی تخته شاسی با مداد مشکی نقاشی می کشید. برام مهم نبود چی میکشه ولی توی چهره ی غرق اندیشه اش، پشت غم پنهان شده توی نگاهش، تو رو می دیدم. مدام فکر می کردم تویی.. 

پاسخ :

ستاره ... تو چطور میتونی همیشه با کامنتات حالمو خوب کنی ... چقدر خوشحالم و ممنونت که به یاد من میوفتی حتی تو شلوغی های مترو ...

چه حس خوبیه که با نوشتن میشه در ذهن دیگران از خودت تصویر بسازی:))

فانوس شب
۰۹ مرداد ۰۸:۵۳
در این جور موارد باید همفکران ایشون (چادری ها) البته از نوع واقعی اش، بهشون انتقاد کنند، چون بیش ترین ضربه به اون ها وارد میشه. به نظر میاد حق با فرزاد حسنی بود. از کسی مثل ایشون اصلا بعید نیست که یه مشت هم تو صورت خودش زده باشه و بعد هم باقی ماجرا. و اینکه یک رفتار اشتباه می تونه آدم رو به گذشته ی طرف بدبین کنه. دقیقا من بعد این ماجرا یاد فرزاد حسنی افتادم و با خودم گفتم: شاید ما مردم زود قضاوت کردیمش.

پاسخ :

اصلا انگار تو این زمونه هیچ چیز رو نمیشه باور کرد !! هیچ چیز و هیچکس رو

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About me
من فقط دلم می‌خواد چیزهایی که تو همون لحظه بهش فکر کرده‌ام رو بنویسم، و به قضاوت شدن فکر نکنم.شاید چند وقت بعدش کاملا نظرم تغییر کنه ، چون همه چیز مدام درحال تغییره ، و این زندگیه!
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان