شنبه ۲۱ اسفند ۹۵
امروز وسط بخش ، وقتی دست مریض رو گرفته بودم و داشتم آنژیوکت رو وارد رگش میکردم ، و اون داشت درد میکشید، اونور تر یه خانومی بی دلیل داشت گریه میکرد و اتاق بود عرق و ادرار میداد ، دلم خواست برم آموزش و انصراف بدم ، بدون اینکه به کسی توضیح بدم بدون اینکه کسی توبیخم کنه ، دلم خواست انصراف بدم چون حس کردم اصلا دلم نمیخواد یه روز دیگه وسط اجتماع دکترها و پرستارها و بیمارها باشم !