چشمان تو شبچراغ سیاه من بود
مرثیهی دردناک من بود
مرثیه دردناک و وحشت تدفینِ زنده به گوری که منم ، من
.
.
بگذار سنگینیِ امواجِ دیرگذرِ دریایِ شبچراغیِ خاطرهی تو را در کوفتگیِ روح خود احساس کنم
بگذار آتشکدهی بزرگِ خاموشیِ بیایمانِ تو مرا در حریقِ فریادهایم خاکستر کند.
شاملو