سه شنبه ۱۵ خرداد ۰۳
کاش میتوانستم یک روز را بدون احساس تنهایی به پایان برسانم !
کاش میتوانستم یک روز را بدون احساس تنهایی به پایان برسانم !
در حالی که پدر پدر جد خودم رو با استرس ، اضطراب و انرژی منفی در آوردهم ، هربار که این حجم از درون زخمی و دردمندم نمود جسمی پیدا میکنه و آشکار میشه ، با خودم قرار میذارم که دیگه انقدر ظالمانه با خودم رفتار نکنم ، ولی آدمی موجودیست فراموش کار
دو روز که بگذره و سلامتیش رو به دست بیاره ، فکر میکنه که این ویژگی چیزیه به صورت تضمینی مادام العمر در دستش خواهد بود
ولی فاصله بین اینکه خوب باشی ، تا اینکه درگیر این دکتر و اون دکتر بشی حتی میتونه کمتر از یک روز باشه!