تنهـاییـ پرهیاهو

ای کاش که جایِ آرمیدن بودی

ماهی که بر خشک اوفتد،قیمت بداند آب را

 

در حالی که پدر پدر جد خودم رو با استرس ، اضطراب و انرژی منفی در آورده‌م ، هربار که این حجم از درون زخمی و دردمندم نمود جسمی پیدا میکنه و آشکار میشه ، با خودم قرار میذارم که دیگه انقدر ظالمانه با خودم رفتار نکنم ، ولی آدمی موجودیست فراموش کار

دو روز که بگذره و سلامتیش رو به دست بیاره ، فکر میکنه که این ویژگی چیزیه به صورت تضمینی مادام العمر در دستش خواهد بود 

ولی فاصله بین اینکه خوب باشی ، تا اینکه درگیر این دکتر و اون دکتر بشی حتی میتونه کمتر از یک روز باشه!

 

۰ نظر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About me
من فقط دلم می‌خواد چیزهایی که تو همون لحظه بهش فکر کرده‌ام رو بنویسم، و به قضاوت شدن فکر نکنم.شاید چند وقت بعدش کاملا نظرم تغییر کنه ، چون همه چیز مدام درحال تغییره ، و این زندگیه!
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان