دوشنبه ۲۷ شهریور ۰۲
میم دیروز بهم گفت : میخوای کنسلش کنیم ؟ تو گفتی تو مودش نیستی
بهش گفتم من دوماهه که به شکل مستمر تو مودش نیستم ، و بنابراین فکر نمیکنم دیگه قرار باشه به مودش برگردم .
من دارم ادای زنده بودن در میارم ، دارم میکشم خودمو
از درون ولی شبیه یه خونه ی متروکه ی پر از تار عنکبوتم
یه خونه که ساکنینش رو دکوریا پلاستیک کشیدن ، رو مبلا پارچه سفید کشیدن ، و سالهاست که اونجا رو ترک کردن. همین الان اگه بهم بگی اگه از این کوچه بری میرسی به پایان این مسیر ، شک نکن اب دستمه میذارم زمین و میپیچم تو کوچه !
من اینجوریم که اوکی ، دیدیم همشو ، تهش کجاست ؟
نه که بخوام افتخار کنم به اینجوری بودنه ، یه چاه سیاه بود ، که بعضیامونو بلعید !