دوشنبه ۱۰ آذر ۹۹
من واقعا دلم میخواد که فردا صبح که از خواب بیدار میشم اتفاق خوبی منتظرم باشه ، با تمام سلولهای بدنم اینو میخوام، با اینکه حتی نمیدونم دقیقا اون چیز خوب چی میتونه باشه ، وقتی نه امکان داره یه پول گنده دستم بیاد نه امکان داره به سفری برام پیش بیاد ، نه ممکنه قیمت همه چی یهو بیاد پایین و نه اصلا هیچی . ولی فقط دلم میخواد که فردا یه اتفاق خوبِ غیر معمول برام بیوفته . نمیخوام غر بزنم یا ناله کنم، فقط از اینکه هرروز نزدیکای ظهر از خواب بیدار شم روزو یجور سر کنم تا شب بشه برم بیمارستان و کارهای تکراری و ادمهای تکراری و حرفهای تکراری و استرسهای تکراری خیلی خسته و دلزده شدم . دلم یه شور نو میخواد، یه چیزی یا یه خبری که بهم بفهمونه این همه تلاش الکی نیست و آینده قراره یخورده بهتر باشه !