تنهـاییـ پرهیاهو

ای کاش که جایِ آرمیدن بودی

باغ‌ِ کال‌پرست


آدم‌های سطحی و تقلبی و فیک همه‌جا را پر کرده‌اند، توی هر جمعی که قرار می‌گیرم این واقعیت برای من واضح و واضح‌تر می‌شود. قبلاترها می‌خواستم برای همه توضیح بدهم که نباید انقدر خاله‌زنک و دری وری گو بود،نباید یک‌جا نشست و راجب سر تا پای آدم‌ها اظهار نظر کرد! دوست داشتم که باشند افرادی که متوجه شوند من حداقلش سعیم را می‌کنم که انقدر نظر و قضاوت‌های بوگندویم را پخش نکنم همه‌جا.می‌خواستم و آرزو می‌کردم که درجمع‌هایی قرار بگیرم که عنِ هرچه حرف‌ها و شوخی‌های اول سن بلوغی را درنیاورند! حالا اما همه چیز را رها کرده‌ام و دست از زور بی‌جا زدن برداشته‌ام.وقتی آدم‌ها کنار من درحال قضاوت و بیان نظریه‌های مزخرفشان هستند سکوت می‌کنم و نگاه‌شان میکنم ، برای شوخی‌های بی‌مزه‌ی از دوره گذشته‌شان میخندم و بعدش سرم را برمیگردانم . و هی دارم سعی می‌کنم از شِیرکردن احساساتم با آن‌هایی که از ترجمه‌ی معنی ان ناتوانند خودداری کنم. سکوت سکوت سکوت . حالا معتقدم که آخرین سنگر سکوته و بهترین سنگر نیز هم ! 

About me
من فقط دلم می‌خواد چیزهایی که تو همون لحظه بهش فکر کرده‌ام رو بنویسم، و به قضاوت شدن فکر نکنم.شاید چند وقت بعدش کاملا نظرم تغییر کنه ، چون همه چیز مدام درحال تغییره ، و این زندگیه!
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان