من از گربه میترسم ! بله من علیرغم اینکه دوست ندارم از گربه بترسم اما میترسم و وقتی گربه در فاصلهی کمی از من قرار بگیرد کنترل جیغ و داد و حرکاتم را از دست میدهم و مقدار بسیار زیادی هورمون ستیز و گریز به داخل خونم تخلیه میشود و ضربان قلبم میچسبد به optimal level . ( فوبیای گربه ندارم ، فقط میترسم ، این دوتا با هم فرق دارند ولی خب حالا انگار مد شده هرکسی فوبیای یک چیزی داشته باشد ! ) داشتم میگفتم ، من از گربه میترسم و این خیلی عجیب است که از من انتظار دارند به علاقهی وافرشان به گربه احترام بگذارم ولی خودشان ذرهای به ترس من از گربه احترام نمیگذارند و با سوالاتی این چنینی که واااقعاااااا از گربه میترسی؟؟؟ یا بدتر از آن ، اخه گربه هم ترس داره ؟؟؟
لابد داره، لابد ترس داره که ازش میترسم :/ و بعد هی میخواهند گربه را بچسبانند بهت که ببییین ،ببیییین چقدر نازه!
خب دوست عزیز میترسم !!
و این به این معنا نیست که به حیوانات علاقهای ندارم یا آدم سنگ دلی هستم ، من انقدری از گربه میترسم که حتی جرئت اسیب رساندن بهش را هم ندارم :/
سخنی چند با دوستان این چنینی: همونطور که من نمیگم واااقعااااا گربه دوست داری؟؟؟یا مثلا اه اه چطور تو خونت گربه داری؟؟؟ شما هم هی نپرس اخهه چرا از گربه میترسییی؟؟ احترام ، این احترام کوفتی مقولهای دو طرفه است !