دکتر جولسون ، استاد روانشناسی دانشگاه جورجیا ، ضمن مقالهای دربارهی لوگوتراپی* یادآور میشود که«فلسفهی کنونی ما دربارهی بهداشت روان بر این پایه استوار شده است که مردم باید شاد و خوشحال زندگی کنند و غم و اندوه نشانهی ناسازگاری و عدم انطباق با زندگی است . این اعتقاد و نظام ارزشها ، باید خود را در برابر کسانی که درد و رنجی اجتناب ناپذیر دارند مسئول بداند.زیرا این شیوهی اندیشه موجب میشود که افراد دردمند به خاطر اینکه شاد نیستند، اندوهناکتر نیز بشوند .» این خانم در مقالهای دیگر یادآور میشود که «شاید لوگوتراپی این ویژگی بیمارگونهی حاکم بر فرهنگ کنونی امریکا را باژگون کند ، تا کسانی که قابل درمان نیستند و رنج میبرند فرصتی بیابند بجای اینکه از دردهای خود بنالند ، به آنها ببالند ، زیرا اینگونه بیماران فعلا نه تنها غمگین و اندوهناکند ، بلکه بار این اندوه را نیز به دوش میکشند که چرا شاد نیستند.»
کتاب انسان در جستوجوی معنی - ویکتور فرانکل - ترجمهی نهضت صالحیان و مهین میلانی / صفحهی ۱۷۴
*معنادرمانی