اول یه خواهش.. اگر امکانش هست کامنتدونی پست ها رو نبد.. البته باز هر طور که خودت راحتتری..
در مورد وبلاگ.. منم دقیقا همین حس رو دارم.. من از سال 84 توی وبلاگ مینویسم.. اوایل خیلی وبلاگ شلوغ بود.. ولی الان اغلب رفتن سراغ تلگرام و اینستا.. ولی برای من وبلاگ جای مقدسیه.. خلوتِ.. مخاطب خیلی کمِ ولی دوستایی که برام مونده شاید 5 تا هم نشن ولی دنیا دنیا برام ارزش دارن.. چون بی قضاوت منو میخونن.. و برام خیلی ارزشمنده اون لحظه هایی که برای خوندن من میذارن..
با کلمه کلمه پست وبلاگت موافقم.. با تمامش....
الهی که خیلی زود به آرزوهات برسی و همینجا برامون بنویسی.. الهی درخشش امید رو توی قلمت ببینم و خنده ی آرامش بخشت به گوش تمامِ جهان برسه..
پاسخ :
چشم تا جایی که بتونم:) بعضی وقتا کامنت ها رو میبندم چون اون پست پستی نیست که واقعا دلم بخواد منتشرش کنم اما چون دلم پره و نمیدونم چه کنم به ناچار میذارم ، کامنت ها رو میبندم که حداقل بقیه رو در حرف زدن راجب ناامیدی هام شریک نکنم .
اره ،خیلی خلوت و سوت و کور اما این عده ی محدودش واقعا ارزششون چندین برابر شلوغی جاهای دیگست .
امیدوارم ستاره ، ممنونم از دعای خوبت ...
من هم برای تو خوبی ارزو میکنم