تنهـاییـ پرهیاهو

ای کاش که جایِ آرمیدن بودی

چه کنیم که نجات‌دهنده در گور خفته است

 منو از صداهای توی سرم

منو از رویابافتن های بی وقفه

منو از استرس کوچه‌های خلوت

منو از نفس نفس زدن بعد از پیاده روی

منو از پناه بردن به پنجره از فرط نفس تنگی 

منو از پریدن از کابوس‌های به وقت سه نصفه‌شب 

منو از درد‌های وقت و بی وقت 

منو از آرزوهایی که برآورده نمیشن 

منو از در خود مردن ، روزی هزار بار در خود مردن

منو از کلافه‌گی و کلافه‌گی و کلافه‌گی

نجاتم بده !


پی‌نوشت: آهنگ نجاتم بده - گوگوش نیز درحال پخش شدن است، و او به ناجی‌های "زندگی" فکر میکند  

۱ نظر
Elham ...
۰۶ اسفند ۲۳:۳۷
خیلی زیبا بود

پاسخ :

ممنون !
About me
من فقط دلم می‌خواد چیزهایی که تو همون لحظه بهش فکر کرده‌ام رو بنویسم، و به قضاوت شدن فکر نکنم.شاید چند وقت بعدش کاملا نظرم تغییر کنه ، چون همه چیز مدام درحال تغییره ، و این زندگیه!
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان