دوشنبه ۳۰ بهمن ۹۶
" با گفتنِ این که زندهگی وجود داره سرما از پیشم رفت و
خواب از سرم پرید.حس میکنم دوباره خودم شدم . زندهگی...
ببین!یه چراغ روشن میشه،صدایی میشنوم،یه نفر میدوه،
فریاد میزنه،ناامید میشه ، ولی هزارون نفر به دنیا میان!
صد هزار تا بچه!بچههایی که خودشون یه روزی مادر یا پدر
بچه های سالهای بعد میشن . زندهگی نه به تو احتیاج داره
نه به من !تو مُردی ، منم شاید بمیرم.ولی مهم نیست ،
چون زندهگی نمیمیره! "
نامه به کودکی که هرگز زاده نشد - اوریانا فالاچی