گاهی آدم یه نفرو میبینه و با خودش میگه این آدمیه که میتونه بهت حس خوبی که گم کردیو بده ! ولی مطمئنی که این اولین و آخرین باره که این آدمو میبینی ! و این خودش یه نعمت بزرگه ، چون هروقت که به اون آدم فکر میکنی ، حس خوبی بهت دست میده
حالا اگه قرار بود مدام ببینیش، پیگیر کاراش شی و بخوای ازش چیزی بفهمی ، اون اتفاقی میوفته که همیشه بعد از نزدیک شدن به آدما میوفته ! گند زدن به رویات و تصورت !
بنابراین بعضیا خوبن
نه واسه دوستی نه واسه همیشگی بودن
فقط واسه اینکه برای چند لحظه حس دوست داشتن رو درونت از خواب سنگینی که رفته بیدار کنن !
پینوشت:کشف کردن همه ی آدما و درآوردن بیوگرافیشون کاری بوده که هیچ وقت بهش علاقه نداشتم ! و از این بابت خوشحالم .
پینوشت دو: نوشته شده جلوی گاز حین انتظار برای جوش اومدن اب برای درست شدن رفیق شفیق گرسنگیهای بی موقع : نودل !! و درحال فکر کردن به شخصی که از محدود حسهای خوب امروز بود ! ممنون ازش به هرحال .