من کلا با کار گروهی مشکل دارم ، یعنی ترجیح میدم خودم تنها یه کاری رو انجام بدم تا اینکه یه عده رو دنبال خودم بکشم ولی بازم خودم همهی کارهارو انجام بدم !
بخاطر اینکه دوتا چیزه که دقیقا اثر همافزایی بر هم داره ! اینکه من یه ادم وسواسی تو کارهام و هم گروهی هام اکثرا ادم های سمبل کن !
بنابراین من که همیشه میخوام کارها به بهترین شکل پیش بره بدون هیچ کم و کاستی ، مجبورم خودم بشینم همه ی کارها رو انجام بدم تا اینکه بسپارم به یه سری ادم که قبلش کلی خون دل بخورم و براشون توضیح بدم که چیکار کنین ، بعد از انجامش هم دوبرابر خون دل بخورم و کار کردهی اون ها رو درست کنم .
یعنی مورد داشتم که یبار فقط تایپ یه موضوعی رو بر عهدهی هم گروهی های محترم گذاشتم ، بعد تا صبحش نشستم تایپ اون ها رو از نظر مسائل نگارشی اصلاح کردم !! یعنی فواصل بین کلمات و ویرگول ها و پاراگراف ها ...
برای همین فکر میکنم خیلی سنگین تره اگه کارها رو تنها انجام بده تا یه سری ادم که الکی چهرهی افراد نگران و مسئولیت پذیر به خودشون گرفتن رو دور خودم جمع کنم !!