تنهـاییـ پرهیاهو

ای کاش که جایِ آرمیدن بودی

مختصر و مفید !

چقدر حرف دارم برای گفتن 

و چقدر خودمو سانسور میکنم !


پ‌ن : این روزها دیگه کسی از چشم‌های کسی چیزی نمیخونه ، این روزها اصلا کسی به چشم های کسی "توجه" نمیکنه !

۳ نظر
پـرهـ امـ
۰۸ شهریور ۰۰:۴۱
پ.ن: این روزها کسی به چشم های کسی اعتماد نمی کنه !

پاسخ :

اره شاید واسه همین باشه .. شایدم اگه به چشم های کسی توجه کنی بتونی بهش اعتماد کنی . به قول یکی چشم ها هیچ وقت دروغ نمیگن ..
مهبد یحیائی
۰۹ شهریور ۰۲:۰۷
زیباترین حرفت را بگو
شکنجه‌ی پنهانِ سکوتت را آشکاره کن
و هراس مدار از آن که بگویند
ترانه‌یی بیهوده می‌خوانید. ــ
چرا که ترانه‌ی ما
ترانه‌ی بیهودگی نیست
چرا که عشق
حرفی بیهوده نیست.
حتا بگذار آفتاب نیز بر نیاید
به خاطرِ فردای ما اگر
بر ماش منتی ست؛
چرا که عشق
خود فرداست
خود همیشه است.

#احمد_شاملو

پاسخ :

با اینهمه بغضم اگر بترکد ، پر کاهی بر اب بنخواهد رفت ، میدانم ...
ستاره
۱۲ شهریور ۱۲:۱۹
چشم‌هایش.. چشم‌هایش.. چشم‌هایش!

پاسخ :

...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About me
من فقط دلم می‌خواد چیزهایی که تو همون لحظه بهش فکر کرده‌ام رو بنویسم، و به قضاوت شدن فکر نکنم.شاید چند وقت بعدش کاملا نظرم تغییر کنه ، چون همه چیز مدام درحال تغییره ، و این زندگیه!
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان