امروز با دوستم رفته بودم و در جواب تمام چه خبر هاش فقط گفتم سلامتی و گذاشتم فقط اون تعریف کنه از روزاش،و خودم بخاطر اینکه خیلی ساکت نباشم به صورت تلگرافی فقط یه چیز کلی از اتفاقات اخیر زندگیم گفتم ! الان داشتم با خودم فکر میکردم من همیشه خیلی حرف واسه زدن داشتم ، جوری که حتی گاهی فکر میکردم پرحرفیم ممکنه طرف مقابل رو اذیت کنه! چی شده که چند وقته اصلا حوصله ی حرف زدن ندارم ؟ ترجیح میدم بقیه حرف بزنن حتی با اینکه گاهی وسط حرفاشون تو افکار خودم غرق میشم ! چی شد اینجوری شدیم ؟ انقد خسته و کلافه از همه چیز که حتی علاقه ای به حرف زدن با اطرافیان رو ندارم ! تنها کسی که تو طول روز دلم میخواد هی برام حرف بزنه مامانه که هی ازش میپرسم چه خبر؟ تا تعریف کنه تا صداش رو بشنوم که باعث فراموشی همه بغضاست ! ولی خودم در جواب چه خبر های بقیه یا میگم سلامتی یا هیچی ، یا حوصله ندارم :/
*عنوان از رادیو چهرازی