تنهـاییـ پرهیاهو

ای کاش که جایِ آرمیدن بودی

برادرم خسرو

فیلم برادرم خسرو را ببینید ، همه ی کسانی که مثل من معتقدید آدم های دیوانه به اسم سالم جامعه را پر کرده اند و به سالم ها برچسب دیوانگی میزنند ، همه ی کسانی که مثل من معتقدید یک آدم به دست اطرافیانش کارش به قرص و درمان های روانپزشکی میرسد ، بروید سینما و فیلم برادرم خسرو را ببینید .
من عجیب از دیدن این فیلم لذت بردم ... طوری که حتی برایم مهم نبود سه تا دختری که چند ردیف پشتم نشسته بودند دقیقا به کجای فیلم میخندیدن ؟ و ان گروه پسر و دخترهای ردیف کناری برای چی یکی یکی بلند میشوند و هی میروند بیرون و دوباره با خنده ی بلند برمیگردند،دم به دقیقه !و اصلا اینکه چرا وقتی سالن بغل فیلم نهنگ عنبر را نمایش میدهد اینها امده اند این سالن ؟
پی نوشت : اخرین باری که از دیدن فیلمی در سینما لذت بردم ، ابد و یک روز بود ، عید ۹۵ . اما فکر کنم ان هم کمتر از دفعه بود .




۰ نظر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About me
من فقط دلم می‌خواد چیزهایی که تو همون لحظه بهش فکر کرده‌ام رو بنویسم، و به قضاوت شدن فکر نکنم.شاید چند وقت بعدش کاملا نظرم تغییر کنه ، چون همه چیز مدام درحال تغییره ، و این زندگیه!
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان