تنهـاییـ پرهیاهو

ای کاش که جایِ آرمیدن بودی

که یادم بمونه روزهای خوبی هم هست


عصر امروز رو کنار آدم‌های واقعی گذروندم ، اون‌هایی که وسط حرف زدنت با ذوق بغلت میکنن و میگن آخ که چقدر دلم برات تنگ شده بود ، اون‌هایی که با تمام وجود ازت فقط و فقط بخاطر اینکه ۵۰کیلومتر توی راه بودی تا کنارشون باشی تشکر میکردن و میگفتن اومدن بزرگترین سورپرایز بود . اون‌هایی که موقع خداحافظی دستت رو فشار میدن و میگن خیلی مراقب خودت باش. اینا رو واقعی میگن ، نه از روی عادت ، نه از روی تکیه کلام.

امروز عصر رو جایی بودم که همه چیز واقعی بود، خنده‌ها ، دلتنگی‌ها ، خداحافظ‌ها.و شاید همین که از این آدم‌ها دورم و فقط سالی یکبار هم رو میبینیم ، این دوستی رو انقدر خالصانه نگه داشته.


پی‌نوشت: باید برای تو مینوشتم قدردانِ همه‌ی دوستی و جنون دلتنگی هستم ( رادیو چهرازی )


۱ نظر
بهار نارنج
۲۱ فروردين ۲۲:۱۹
خوش به حالت. :)

پاسخ :

^__^
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About me
من فقط دلم می‌خواد چیزهایی که تو همون لحظه بهش فکر کرده‌ام رو بنویسم، و به قضاوت شدن فکر نکنم.شاید چند وقت بعدش کاملا نظرم تغییر کنه ، چون همه چیز مدام درحال تغییره ، و این زندگیه!
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان